کشیش دهکده

✔️ از متن کتاب:
سی سال پیش از این در لیموژ سفلی، در انتهای خیابان "ویئی پست" و خیابان سیته، یکی از آن دکانهایی وجود داشت که گویی از قرون وسطی هیچگونه تغییری در آنها به وجود نیامده است. سنگفرش های هزار تکه آن به روی زمینی که نم و رطوبت از زیر آن بالا میزد، مفروش گشته بود و اگر کسی به پستی و بلندی های آن توجه نمی کرد، به زمین می خورد. ترکیبی شگفت انگیز از چوب و آجر و سنگ و آهن، بر دیوارهای آن به چشم می خورد و معلوم میشد که بنای آن را محکم نهاده اند و یا اینکه دست تصادف و زمان، در این ترکیب دخالت داشته است.
بیش از صد سال بود که تو فال های آنکه از الوارهای بزرگ تشکیل میشد، شکم داده و بدون اینکه در زیر بار گران طبقه های بالا از پا درآید، به پایین خم گشته بود. نمای ظاهری اشکوب های بالا، که به شکل خرپشته ساخته شده بود، آنچنان با سفال پوشیده بود که اشکال هندسی منظمی پیدا کرده و رویهم رفته تصویری ساده و محقر از بناهای بورژوائی روزگار قدیم به وجود آورده بود. پنجره های چوبین ساختمان که در سابق راست و خدنگ می نمود و بر آنها کنده کاری شده بود، اینک حالت قبلی خود را به علت تاثیر انقلابات جوی از دست داده و بعضی به جلو متمایل گشته و برخی دیگر به سوی عقب کج شده و چندتای باقی مانده هم چیزی نمانده بود که بند از بندشان جدا شود...